هیپنوتراپی، یک رویکرد درمانی هدایت شده برای کمک به مراجع است تا به حالت خلسه مانند افزایش تمرکز، کاهش آگاهی از محیط و افزایش تلقین پذیری برسد. این وضعیت همانند جذب کامل در یک کتاب، فیلم، موسیقی یا حتی افکار و مراقبه های خودیاری است. در هیپنوتیزم، یک فرد به طور غیرعادی به یک ایده یا تصویر پاسخ میدهد، اما تحت “کنترل” کسی نیست. یک هیپنوتراپیست بالینی آموزش دیده میتواند به مراجع در این حالت کمک کند تا آرام شود و توجه خویش را به سمت درون معطوف کند تا منابعی را در درون خود کشف و استفاده نماید که میتواند به او در دستیابی به تغییرات رفتاری مطلوب یا مدیریت بهتر درد یا سایر نگرانیهای فیزیکی کمک کند.
در نهایت، یک مراجع یاد میگیرد که چگونه به تنهایی به وضعیتهای آگاهی خود رسیدگی کند و با انجام این کار، کنترل بیشتری بر پاسخ های فیزیکی و روانی خود به دست آورد. انجمن روانشناسی آمریکا و انجمن پزشکی آمریکا “هیپنوتراپی” را به عنوان یک روش معتبر از سال ۱۹۵۸ به رسمیت شناختهاند و مؤسسه ملی بهداشت (NIH) آن را به عنوان درمانی برای دردهای مزمن از سال ۱۹۹۵ توصیه کرده است.
هیپنوتراپی یک شکل مکمل از درمان است، به این معنی که معمولاً در کنار سایر اشکال درمان روانشناختی یا پزشکی استفاده میشود. اما هیپنوتراپی میتواند کاربردهای زیادی به عنوان بخشی از درمان اضطراب، استرس، حملات پانیک، اختلال استرس پس از سانحه، فوبیا، سوء مصرف مواد، اختلال عملکرد جنسی، رفتارهای وسواسی نامطلوب، اختلالات خلقی و عادات بد داشته باشد.
علاوه بر این، میتوان از آن برای کمک به بهبود خواب یا رفع اختلالات یادگیری، مسائل ارتباطی و چالشهای اجتماعی استفاده کرد. هیپنوتراپی میتواند به مدیریت درد کمک کند و به رفع نگرانیهای پزشکی مانند اختلالات گوارشی، بیماریهای پوستی، علائم اختلالات خودایمنی و عوارض جانبی گوارشی بارداری یا شیمی درمانی کمک کند. تحقیقات نشان داده است که بیماران جراحی و قربانیان سوختگی نیز میتوانند از طریق هیپنوتراپی به کاهش زمان بهبودی، اضطراب و درد دست یابند. همچنین، این مدل درمانی میتواند توسط دندانپزشکان برای کمک به بیماران برای کنترل ترسهای خود قبل از عمل یا درمان دندان قروچه و سایر بیماریهای دهان استفاده شود.
تکنیکهای مختلفی برای هیپنوتراپی بالینی وجود دارد و معمولاً در یک محیط آرام و درمانی انجام میشود. درمانگر معمولاً مراجع را با استفاده از تصویرسازی ذهنی و تکرار کلامی آرامبخش به حالتی عمیق و متمرکز هدایت میکند. در این حالت، که به شدت به پیامهای سازنده و دگرگونکننده پاسخ میدهد، درمانگر ممکن است وی را از طریق تشخیص یک مشکل، رها کردن افکار یا پاسخهای مشکلساز، و در نظر گرفتن و پذیرش ایدهآل پاسخهای جایگزین پیشنهادی قبل از بازگشت به آگاهی عادی و تأمل در مورد تلقینات راهنمایی کند. مراجعان در طول جلسات هیپنوتیزم کاملاً بیدار میمانند و باید بتوانند تجربیات خود را به طور کامل به یاد بیاورند. آنها همچنین به طور کامل اراده آزاد را حفظ میکنند.
اگر «تلقین پس از هیپنوتیزم» یک درمانگر مؤثر است، به این دلیل است که آنها چیزی را پیشنهاد میکنند که مراجع میخواهد به آن دست یابد و در حالت آرام، آن فرد بهتر میتواند تصور کند و به یک مسیر مثبت پیشنهادی برای تغییر متعهد شود. عوارض جانبی منفی نادر است اما میتواند شامل سردرد، سرگیجه، خواب آلودگی و احساس اضطراب یا پریشانی باشد. در موارد نادر، هیپنوتیزم درمانی می تواند منجر به ساختن ناخودآگاه “خاطرات کاذب” شود که تحت عنوان مخدوش کردن نیز شناخته میشود. هیپنوتیزم به خودی خود نوعی رواندرمانی نیست، بلکه ابزاری است که به رواندرمانگران و پزشکان کمک میکند انواع مختلف درمانهای پزشکی یا روانشناختی را تسهیل کنند.
متخصصان آموزش دیده که در زمینه هیپنوتیزم بالینی گواهی دارند، میتوانند با بیمار خود تصمیم بگیرند که آیا هیپنوتیزم همراه با سایر درمانها استفاده شود یا خیر. مانند انواع رواندرمانی ها، طول درمان هیپنوتیزم بسته به پیچیدگی مشکل متفاوت است. هر چند که “هیپنوتیزم پذیری” یک مزیت متمایز است، همیشه زمانی بهترین کارایی را دارد که مراجع یک شرکتکننده مشتاق باشد. کودکان نسبت به بزرگسالان هیپنوتیزمپذیرتر هستند و ممکن است در عرض چند جلسه به هیپنوتیزم درمانی پاسخ دهند.